کمال این است و بس
گوهر خود را هویدا کن ، کمال این است و بس
خویش را در خویش پیدا کن ، کمال این است و بس
سنگ دل را سرمه کن ، در آسیای رنج و درد
دیده را زین سرمه بینا کن ، کمال این است و بس
همنشینی با خدا خواهی اگر در عرش رب
در درون اهل جان جا کن ، کمال این است و بس
هر دو عالم را بنامت یک معما کرده اند
ای پسر حل معما کن ، کمال این است و بس
پند من بشنو بجز با نفس شوم بد سرشت
با همه عالم مدارا کن ، کمال این است و بس
چند می گویی سخن از درد و رنج دیگران
خویش را ز اول مداوا کن ، کمال این است و بس
سوی قاف نیستی پرواز کن بی پر و بال
بی محابا صید عنقا کن ، کمال این است و بس
چون به دست خویشتن بستی تو پای خویشتن
هم به دست خویشتن واکن ، کمال این است و بس
کوری چشم عدو را ، روی در روی حبیب
خاک ره بر فرق اعداء کن ، کمال این است و بس
شاعر: حاج میرزا حبیب خراسانی
زندگینامه در ادامه
[نظر بدهید] کمال ,، ,کن ,و ,خویشتن ,با ,کمال این ,این است ,، کمال ,است و ,کن ،
درباره این سایت