محل تبلیغات شما

باصفاترین



کمال این است و بس

 

 

گوهر   خود   را   هویدا  کن  ، کمال این است و بس

خویش را در خویش پیدا کن ، کمال این است و بس

سنگ   دل   را    سرمه  کن  ، در آسیای رنج  و درد

دیده  را زین سرمه  بینا کن ، کمال این است و بس

همنشینی  با  خدا   خواهی  اگر    در   عرش  رب

در درون اهل جان جا کن ، کمال این است و  بس

هر  دو  عالم    را   بنامت   یک   معما    کرده اند

ای  پسر  حل معما کن ، کمال این  است  و  بس

پند  من   بشنو   بجز   با  نفس شوم  بد  سرشت

با  همه عالم مدارا  کن ، کمال این است و  بس

چند  می گویی  سخن  از  درد و  رنج    دیگران

خویش  را ز اول مداوا کن ، کمال این است و بس

سوی  قاف   نیستی  پرواز   کن    بی   پر و بال

بی محابا  صید عنقا کن ، کمال این است و بس

چون به دست خویشتن بستی تو پای خویشتن

هم به دست خویشتن واکن ، کمال این است و بس

کوری   چشم   عدو   را ،  روی   در  روی حبیب

خاک ره بر فرق اعداء کن ، کمال این است و بس

                                                     شاعر:  حاج میرزا حبیب خراسانی

 

زندگینامه در ادامه

 

[نظر بدهید]

آخرین آرزوی سقراط


پیش از آنکه سقراط را محاکمه کنند از وی پرسیدند: بزرگترین آرزویی که در دل داری چیست؟

 

پاسخ داد: بزرگترین آرزوی من این است که به بالاترین مکان آتن صعود کنم و با صدای بلند به مردم بگویم: ای دوستان، چرا با این حرص و ولع بهترین و عزیزترین سال های زندگی خود را به جمع ثروت و سیم و طلا می گذرانید، در حالیکه آنگونه که باید و شاید در تعلیم و تربیت اطفالتان که مجبور خواهید شد ثروت خود را برای آنها باقی بگذارید، همت نمی گمارید؟!

[نظر بدهید]



غیر عشق رخ دلدار غلط بود غلط


غیر عشق رخ دلدار غلط بود غلط

هر چه کردیم جز این کار غلط بود غلط


هر چه گفتیم و شنیدیم خطا بود خطا

جز حدیث لب دلدار غلط بود غلط


کاش اول شدمی از دو جهان بیگانه

آشنائی بجز آن یار غلط بود غلط


اینکه گفتند وفائی بجهان میباشد

ما ندیدیم وفادار غلط بود غلط


یار غمخوار وفادار بجز دوست نبود

سخن یاری اغیار غلط بود غلط


هوس گلشن فردوس سبک بود سبک

عشوه دنیی غدار غلط بود غلط


ای برادر ز من راست شنو حرف درست

هر چه جز یار و غم یار غلط بود غلط


(فیض) جز عشق و غم عشق دگر چیزی نیست

کار دیگر بجز این کار غلط بود غلط

شعر از (فیض کاشانی)

[نظر بدهید]


توی مملکتهای مختلف، اگه دو تا مرد طالب یه زن باشن، چی به سر این سه نفر میاد؟

توی ژاپن: جوان اولی از عشق جوان دومی نسبت به دختر محبوبش متاثر میشه و خودکشی می کنه جوان دومی هم از مرگ همنوع خودش اونقدر اندوهگین میشه که خودکشی می کنه بعدش برای دختر ژاپنی هم چاره ای جز خودکشی نیست.

توی اسپانیا: مرد اولی توی دوئل ، مرد دومی رو از پای در میاره و با زن محبوبش به آمریکای جنوبی فرار می کنن.

توی انگلستان: دو تا عاشق با کمال خونسردی حل قضیه رو به یه شرط بندی توی مسابقه ء اسب سواری موکول می کنن اسب هر کدوم برنده شد ، معشوق مال اون میشه.

توی فرانسه: خیلی کم کار به جاهای باریک می کشه دو تا مرد با همدیگه توافق می کنن که خانم مدتی مال اولی و مدتی مال دومی باشه.

توی استرالیا: دو تا مرد بر سر ازدواج با معشوق مشترک سالها مشاجره می کنن این مشاجره اونقدر طول می کشه تا یکی از طرفین پیر بشه و بمیره ، یا از یه مرضی بمیره اونوقت
اونکه زنده مونده با خیال راحت به مقصودش می رسه.

توی قفقاز: جوان اولی دختر محبوب رو بر می داره و فرار می کنه دومی هم دختر رو از چنگ اولی می ه و پا به فرار می ذاره باز اولی همین کار رو می کنه و این ماجرا دائما تکرار میشه.

توی نروژ: معشوقه ء دو مرد برای اینکه به جدال و دعوای اونها خاتمه بده خودشو از بالای ساختمون مرتفعی میندازه پایین و غائله ختم میشه.

توی آفریقا: قضیه خیلی ساده ست و جای اختلاف نیست دو تا مرد ، زنی رو که می خوان عقد می کنن و علاده بر اون ، بیست تا زن دیگه هم می گیرن.

توی مکزیک: کار به زد و خورد خونینی می کشه و یکی از طرفین کشته میشه ولی بعدش اونکه رقیبش رو کشته از دختر مورد نظر دلسرد میشه و دخترک بی شوهر می مونه.
توی آمریکا: حل قضیه بستگی به زن داره و هر کس رو انتخاب کرد با اون ازدواج می کنه.
توی ایران: فقط پول موضوع رو حل می کنه پدر و مادر دختر می شینن با همدیگه م می کنن و خواستگاری که پولدار تر و گردن کلفت تره رو انتخاب می کنن عاشق شکست خورده اگه توی عشقش جدی باشه یا باید خودشو بکشه یا رقیب رو از میدون به در کنه یا افسردگی می گیره.

[نظر بدهید]


تا باشه از این حکایتها

 

روزی شخصی نزد بزرگی رفت
و گفت سوالی دارم که نمیتوانم جلوی جمع بگویم.
بزرگ حاضران را بیرون کرد و شخص سوالش را پرسید.
ولی چون همه رفته بودند بیرون
کسی نمیدونه چه سوالی کرد و چه جوابی شنید!!
شرمندتون شدم ببخشید!!

[نظر بدهید]

به ابرهای مهاجر بگو که برگردند

 

من به خاک افتادم اما این جوانمردى نبود
مى توانستى نتازى بر من اما تاختى،
اى که گفتى عشق را ازیاد بردن سخت نیست
عشق را شاید ولى هرگز مرا نشناختى

.

چـــایــت را بــــنوش
نگــــرانِ فـــــردا نــــــباش !
از گنــــدمـــزارِ مـن و تــــو
کـــاهــی مــی مــانـــد !
بـــــــرایِ بـــــادهــــا !


[نظر بدهید]

خر چه داند قیمت نقل و نبات!

رفیقم زنگ زده بی مقدمه میپرسه میدونی قیمت نبات چنده؟

 میگم : نه! چطور؟

 پرسید : نقل چی؟

گفتم : نه بابا نمیدونم! میخوای عروسی کنی؟

گفت : نه…

 فقط می خواستم ثابت کنم خیلی خری!

 آخه از قدیم گفتن خر چه داند قیمت نقل و نبات!!!

 

خیلی ناراحت شدم، رفتم تو اینترنت سرچ کردم تا معنی این ضرب المثل را بهتر متوجه بشم، رسیدم به این شعر:

خــَــــــــــر چه داند قیمت نقل و نبات

خــَــــــــــر نشد حلٌال حـلٌ ِمشکلات !

خــَــــــــــر فقط بین اَهَــــــمّ و اُمّهات

هست در فکــــــــــــر شکار مؤمِنات !

پس اگـــَــــــــر با لعبتی هم بستری

عَرعَـــرونی ، عَرعَـرانی ، عَرعَــــــری!

خر کسی باشد که بی بال و پَر است

یا خوراکش یونجه ،کاه و شبدر است !

خر از این خرها گه گفتی بــرتر است

آنکه شد غرق خریٌت خَــــــــرتر است !

بشنو اینک ، این کلام آخـــــــــــــــری 

عرعــرونی ، عرعـــــرانی ، عرعـــــری !

هر که باشد اهل بیگاری خر است

هر که می نالد ز ناداری خر است !

هر کسی دارد هواداری خـر است

تا نگیرد هیچ اخطاری خــــر است !

خر جگر دارد ، نگیری سرســــری

عَرعرونی ، عَرعرانی ، عَرعَـــری !

[نظر بدهید]

 داستان تأثیر تورم بر رزق پشه ها


دیشب یه پشه رو تو هوا گرفتم، تا اومدم تو مشتم لهش كنم دیدم دستم خیس شد…
 
 فك كردم خونه، دستمو وا كردم دیدم داره گریه میكنه، گفتم چته؟! خودتو زدی به موش مردگی؟
 
 یهو بغضش تركید و گفت: ای بابا! گوشت كه خیلی وقته نمی‌خورید،

مرغ هم كه شده كیلیوئی 11000 تومن، اونم دیگه كسی نمیتونه بخوره، به همین دلیل خوناتون مزه ترب سفید میده …
 
ما خودمون میخوریم ولی بچه هامون یه هفته‌اس لب به خون نزدن …
 
دیگه بغض امونش نداد مـُرد…

[نطر بدهید]


دوستان سلام

سلام و سلام و صدتا سلام

یه مدتی رو نبودیم.

یعنی نشد که باشیم. از بابت نبودن باور کنید خودم مقصر نیستم اما به هر حال بخاطرش پوزش می طلبم از دوستانی که جویای حال بودند

اما باور کنید دل ما با شما بود

حالا برگشتیم تا دوباره شروع کنیم و این خبر خیلی خوبیست برای کسانی که خیلی کامنت گذاشتند که ای وای چرا جواب نمیدی مگه تو نت نیستی؟؟!!»

خودم اونهمه پیام رو دیدم تعجب کردم . به همه پیامها  طی چند روز پاسخ خواهم داد و حتما به وبلاگهای عزیزان سر خواهم زد و پیام خواهم گذاشت.

خودم نمیدونستم که باصفاترین اینهمه طرفدار داره

 [نظر بدهید]

آخرین جستجو ها

wwithrannesea ماهان مرجع فارسی بازی RUST وبلاگ امیر خاطرات کاکایوسف narshin گیتا وب dextdisbackmeag امنیت خودرو Matthew's info